- قالی قالی را ترکمن ها «هالی/ خالی» تلفظ می کنند و بیشتر برای فرش کردن کف اتاق و آرایش خانه استفاده می شود و در نقش های متنوع، زینت بخش موزه ها، مجموعه ها و نمایشگاه ها در سر تا سر جهان است.
دنیا فرش ترکمن را با تار و پود و خامه ای می شناسند که تماما از پشم گوسفند تهیه شده است. قالی ترکمن دست بافتی است پرزدار که از طریق درگیری پرز و گره زدن به تار و پود گذاری تهیه می شود. به جرأت می توان گفت که شاخص ترین هنر و مهم ترین محصول دستی و صنعتی در بین ترکمن ها، فرشینه های دست بافت، بخصوص قالی و قالیچه است. این شاخص ترین هنر را باید در همکاری صمیمانه و هوشیاری دختران و زنان ترکمن جست و جو کنیم.
هنر قالی بافی در بین مردم ترکمن، چکیده ایست از ذوق، صنعت، سلیقه، حوصله و بردباری این مردم، که با خون آنها عجین شده و از نسل های گذشته به نسل امروزی رسیده است. ترکمن ها با استفاده از ذوق و سلیقه و حوصله و بردباری خدادادی، فرشینه ای خلق می کنند که بسیاری از شئون زندگی انسان ها کاربرد دارد. اهم این فرشینه ها عبارتند از: قالی، قالیچه، جا نمازی، گلیم، پلاس، زیلو، جاجیم، منگوله، جل، جوال، خورجین، توبره، روزینی، پا پیچ، تنگ اسب، کمربند، افسار شتر، بند پرده، قاب دعا، رو گیوه ای، همیان، نمکدان و ...
فرشینه های ترکمن را به گروه های زیر می توان تقسیم کرد:
1- گروه چت مه
شامل قالی، قالیچه، قارچین، جا نمازی، کناری، انواع آویزه های بافته شده از جنس قالیچه نظیر خورجین ها.
2- گروه قاقما
شامل پلاس، آرتماق (انواع توبره)، انواع دوزی، انواع جوا، جل اسب، انواع گلیم های آستانه ی در / بوساغا، دولاق.
3- گروه باسما (نمد مالی)
شامل نمدی که به عنوان فرش استفاده می کنند، نمد برای پوشش اسب و نمد دور آلاچیق.
نمد دور آلاچیق بر سه نوع است:
الف- دورلیق ب- اوزوگ ج- سرپک
در پست های بعد به بررسی هر یک از گروه ها خواهم پرداخت.
(برخورد ترکمن ها با ازبکان- امرای بخارا- شاهان صفوی و روسها)
در این ایام کشورهای اروپایی در نتیجه انقلابات صنعتی به سرعت رشد می کنند و کشورهای آسیایی به صورت کشورهای مستعمره و نیمه مستعمره در آمدند، در آسیای قرن 12- 10 ه.ق دولت های جدیدی ظاهر شدند، سرزمین ترکمن بسیار عقب مانده بود، وجود طوایف چاروا و نمیه چاروا مؤید این امر است. ترکمن های نواحی شمالی (بالقان) به سمت جنوب کوچ کرده در آخال، اترک مرو و گرگان مسکن گرفتند. ترکمن ها در نتیجه هجوم اقوام غارتگر به طوایف پراکنده تبدیل شدند. ازبکان در قرن 9 ه.ق در دشت قبچاق دولتی تشکیل داده بودند و رهبر آنان شیبانی خان، بعد از مرگ سلطان حسین بایقرا، مرو، اورگنج و حتی استرآباد را فتح و سمرقند را پایتخت خود قرار داد. به این ترتیب ترکمن ها این بار تحت اسارت ازبکان در آمدند.
در بین شاخه های ادبیات شفاهی لأله لر از جایگاه ویژه ای برخوردارند. لأله لر اساساً توسط دختران و نوعروسان ترکمن خلق شده و هر یک از آنها بیانگر واقعه ای از تاریخ زندگی و یا بیانگر آمال و آرزوهای هیچ گاه برآورده نشده ی این ستمدیدگان است. لأله لر به لحاظ سادگی در بیان و به جهت شیوه ی اجرا با دیگر شاخه های ادبیات شفاهی مردم تفاوت های اساسی دارند.
لأله لر در واقع ترانه هایی هستند که توسط دختران، در شب های مهتابی، بدون هیچ نوع آلت موسیقی اجرا می گردند. شاید به خاطر تأثیرگذاری بیشتر روی شنوندگان است که آخر هر بند از اشعار به صورت زیر همخوانی شده و کشیده تر از معمول چندبار تکرار می گردد:
های....لأله....له....هِی....لأله....له
و یا:
لأله ییم....لأ....له،لأله....لأ....له
به همین خاطر باید باشد که به این شاخه از ادبیات شفاهی که توسط دختران ابداع و هنرمندانه اجرا می شود «لأله» می گویند.
لأله لر به لحاظ چگونگی ایجاد موسیقی با یکدیگر متفاوتند و به چند طریق زیر اجرا می گردند:
1- لأله لب (دوداق لأله سی)
2- لأله گلو (بوقورداق) یا حنجره (داماق لأله سی)
3- لأله چانه (اِنگِک لأله سی)
4- لأله خیممیل (خیممیل لأله سی)
قیزلار داغا چیقایلینگ
گولوپ اویناپ بؤکه یلینگ
اِگسیلمأنه دردیمیز
گلینگ لأله قاقایلینگ
«دختران از کوه بالا رویم و در کوه شادی کنیم. برای کاستن دردهایمان بیایید لأله بخوانیم.»
لأله ها، ترانه های غمناک و سوزناکی هستند که دختران و نوعروسان ترکمن در شبهای مهتابی گرد هم آمده،می خوانند. لأله ها، حکایت از فغانهای جانسوز دخترانی دارند که با وجود کم سن وسالی، قربانی تصمیم گیری نابجای خانواده های خود شدند و تن به سرنوشتی شوم داده اند و عمری دراز در درد و رنجی جانکاه بسر برده اند. لأله ها، رنجواره ی بی حدّ و حصر و ناله های دختران ساده و معصومی هستند که به رسم ناخوشایند ایّام در ظلمی گوناگون قرار گرفته اند. از یک سو به جبر روزگار و رسم طائفه در کودکی به خانه ی بخت - به خانه ای که بر او پشیزی ارزش قائل نیستند- روانه شدند و نوعروسان کم سن و سال و کم تجربه باید از وظیفه ی اصلی و اساسی که همان زاد و ولد است بخوبی بر می آمدند و هم کارهای طاقت فرسای خانه را چون: قالی بافی، نمد بافی، شیردوشی، برپایی آلاچیق، پختن نان، فراهم کردن هیزم و رفت و روب خانه انجام می داده اند. امّا بدترین دردِ آنان، دردِ دوری از کانون گرم خانواده و دوری از دوستان و همسن و سالان و ایل و تبارِ خود بود. از یک سو، با وجود نقش اساسی در خانه، از هیچ گونه حقوق و مزایایی برخوردار نبودند،این ظلم و ستم قرنهای متمادی همواره بر گروهی مظلوم تحمیل می شده که از معصوم ترین و زحمتکش ترین زنانِ جامعه ترکمن بودند.
لأله ها،در واقع پژواک دردها و محرومیت های آن دختران و نوعروسانند. بازتابی از ستمهای گوناگون آنان و انعکاس دردها و مظلومیّت ها و دوری در دیاری بیگانه که بی هیچ فریادرسی باید بسوزانند و رنجواره های غمناکی برای دختران بعد از خود بسازند. آنان لأله ها را ساختند و سوختند تا فریادی باشد، فریادی دلخراش، تا شاید که بخود آیند.
زنان ترکمن در گذشته با نغمه های دل انگیز و خوش آهنگ در شب های مهتابی شادیهای خویش را با ایل خود تقسیم کرده و به دست افشانی پرداخته اند و گاه نیز با سرودن سوگواره ها و مراثی غم انگیز در غم از دست دادن نزدیکان خویش مویه ها سر داده خود را با سوگ سروده های سوزناک تسلی داده اند و گاهی در ظلمی مضاعف قرار گرفته، دور از چشم ایل بیگانه در فراق یار و به یاد دیار، غمگینانه و غزیبانه گریسته اند و اشعار سوزناکی را برای دختران دشت به یادگار گذاشته اند. سروده های زیر ترانه های غنایی (سویگی آیدیملاری ) دختران است که برای یار خود سروده اند.
آلما دییپ آغلادیم ........... نار دییپ آغلادیم
اؤزومه میسّر ................. یار دییپ آغلادیم
اؤزومه میسّر ................. یاری دوزمه سه
بر امانت جانی .............. آل دییپ آغلادیم
« به خاطر سیب و به خاطر انار گریستم،
و همینطور برای یاری مناسب.
اگر از آن خود یاری مناسب نیابم،
بسیار می گریم و از خدا می خواهم تا جان مرا بگیرد.»
گاهی در هودی ها، واژه های بی معنی و نامعین تکرار می شوند که معمولا برای تکمیل وزن و آهنگ هودی است، در واقع همان الفاظ مکرّر، برگرفته از نسل های قبل و حکایت از پیشینه دور این پدیده فرهنگی دارد و در عین حال راوی تاریخ تلخ گذشته است. معمولا مطلع بیشتر هودی های ترکمنی با آوای مشخص و موزونی چون: « آللای، آللای، آللایین» یا «باللیم، باللیم، بال یالاق» و یا با تکرار دو هجای (بخش) هودی هودی و ...» آغاز می شوند:
آللای آللای آللایین ................ بال دوداغینگ یالایین
سنی برن الله دان ................ اوزاق عؤمیر دیلایین
ترجمه:
تو را به آرامی می خوابانم (یا: خدا با توست بخواب) لبهای شیرین تر از عسل تو را می لیسم.
از خدایی که تو را به ما عطا کرده برایت عمری دراز خواهانم.
اَنولیها یكی از طوایف قدمی ساكن دامنههای جنوب تركمنستان هستند كه آداب و رسوم، سنتها و عادات قدیمی خود را حفظ نمودهاند و در دوران اخیر تحولات عمیق و همه جانبه فرهنگی را از سرگذراندهاند. یكی از عرصههای تحول جشن عروسی است.
جشن عروسی (گلین توی) یكی از جشنهای بسیار قدیمی است كه با شادی و پایكوبی زیاد همراه است و خاطرهای فراموش نشدنی از خود بر جای می گذارد. ازدواج و تشكیل خانه و خانوادهای مستقل یكی از اصول پایههای اصلی دین مبین اسلام است و از اهمیت زیادی برخوردار میباشد.
نگارنده این سطور از روستاهای اَنو و مانیش در دامنه های كوپت داغ بازدید نموده و اطلاعات جدیدی را در خصوص مردمشناسی (اتنولوژی) طایفه اَنولی گرد آوری نموده است.
یكی از ویژگیهای اصلی جشن ازدواج طایفه اَنولیها رسم نامزدی (آداقلاما) است كه معمولاً پس از 12 سالگی پسر و دختر جاری می شود. محقق برجسته تركمنستان ن. بایرام صحتف در اثر خود به نام «لغت نامه مختصر اسلامی» چنین مینویسد: «... این رسم در میان تركمنها نیز رواج داشته است. افراد دیگر اخلاقاً حق خواستگاری از دختر دارای نامزد را نداشتهاند.» به پیروی از این رسم دختر و یا پسر جوان باید با نامزد خود ازدواج میكرد.
مهم ترین و رایج ترین ساز در نواحی ترکمن نشین ایران و مهمترین ساز در همراهی آواز های ترکمنی است. دوتار ترکمنی هم به تنهایی و هم با همراهی قیجاق (کمانچه) نواخته می شود.
دوتار یکی از لوازم اصلی محلس پرخوانی یا آیین ذکر در نواحی ترکمن نشین بوده است. پرخوانی از آیین ها و سنت های بسیار قدیمی مردم ترکمن است که تا چند دهه پیش برگزار می شد، اما امروزه جنبه نمایشی یافته است و به صورت ناقص و بی محتوا در چند روستای معدود اجرا می شود. پرخوانی که حاوی جنبه های ویژه ای از روان درمانی است، ریشه عمیقی در شامانیسم دارد. شمن ها که در حکم روحانیان اغوزها در پیش از اسلام بودند، با اجرای آیین ها و رقص های ویژه ای بر بالای بلندی ها و خواندن وردها و ذکرها با روح نیاکان خوش تماس می گرفتند و از آنها استمداد می طلبیدند تا در شفای خسته دلان و بیماران روحی، شمن را یاری کنند. آن ها از تانگری (خدای آسمانی) می خواستند تا برای دفع ارواح خبیث، ارواح نیک را به یاری آن ها بفرستد. این آیین پس از اسلام به پرخوانی معروف شد و پرخوانان به نوعی کار شمن ها را ادامه دادند، اما مضمون آیین در هاله ای از اعتقادات اسلامی قرار گرفت. با گرویدن اغوزها به اسلام بسیاری از وجوه آیین شامانیسم تجزیه شد و در اشکال و نمونه های متنوع با مضامین اسلامی تداوم یافت.
در عروسی های امروزی ترکمن علاوه بر ترانه های مرسوم (یار یار، یاروجان) ، اجرای حرکات موزون به نام «کوشت دپدی» بسیار رایج است. این رقص ریشه در حرکات موزون قدیمی شمن ها یعنی «ذکر» دارد. این چرخه ی چند قسمتی که بیشتر در گذشته در مناطق غربی ترکمنستان رایج بود ، برای راندن ارواح خبیث انجام می گرفت. همین امر موجب افزوده شدن این رسم به مراسم عروسی گردید.
نام قسمت های مختلف این چرخه به نام های «دیوانه» ، «سدرات» ، «اتورمه غزل» (غزل خوانی درحالت نشسته) و « زمزم » حفظ شده است. امروزه رقص های « اوچ دپیم » و « بیر دپیم » رایج تر هستند.
کوشت دپدی شعرهای زیادی دارد که یکی از معروفترین اشعاری که در هنگام اجرای کوشت دپدی خوانده می شود شعر زیر می باشد.
وقتی فردی می میرد صاحبان عزا با شیونهای خود همسایگان را خبر می كنند، سپس همگی جمع شده با صدای بلند برای خوبی های وی و نیز در جدایی او می نالند. اگر مرده زن باشد ، از پدر یا برادر وی اجازه می گیرند كه آیا در طایفه شوهر دفن گردد یا می خواهند او را به میان طایفه خودشان ببرند؟ اگر زن جوان باشد و بچه به دنیا نیاورده باشد معمولاً برای دفن به طایفه خودشان می برند.
ترکمن ها در زمان مرگ و حالت احتضار ملایی را بر بالین مریض حاضر می کنند که سوره ی یاسین بخواند. پس از مرگ، مرده را در داخل «اُی» غسل می دهند - امروزه در یکی از اتاق های خانه اش- و کفن می پوشانند و در وسیله ای چوبی شبیه برانکار (به جای تابوت) قرار می دهند و در مسجد محل - امروزه در مسجد جامع- نماز میت به جای می آورند. پس از آن، به صورت کاروانی از مشایعین در حالی که چاشو/ روسری ابریشمین بر روی جسد کشیده اند، به گورستان می برند و به خاک می سپارند. در مراسم نماز میت و خاکسپاری، زنان حق شرکت ندارند.
ترکمن ها، قبر را به گونه ای می كنند كه دارای دو قسمت باشد بدین معنی كه ابتدا قسمتی از زمین را به عمق یك متر در 2*5/1 متر می كنند و سپس ضلع غربی آن را مجدداً به اندازه انسان شروع به كندن می كنند و بعد حاضرین پارچه یا چارقد روی میت را برداشته روی قبر با دست نگه می دارند و مرده را به آرامی در محلی كه كنده اند قرار می دهند چادر به گونه ای حائل است كه آسمان و ناظرین بالائی هیچكدام قرار گرفتن مرده را نمی بینند. سر مرده را به سمت شمال و صورت را به سمت قبله قرار داده و در مقابل چشمان وی به دیوار قبر دعایی موسوم به «كوكرك دغا» (آیاتی از قرآن مجید) نوشته بر دیواره قبر می چسبانند به این اعتقاد هنگامی كه نكیر و منكر برای سؤال آمد چشمان مرده به آن دعا افتاده بتواند جواب دهد و روح متوفی را از آسیب ارواح خبیثه حفظ می کند.
قرمز دون، آئین سنتی ترکمن ها در کورس های سوارکاری و یادگاری از سنت دیرینه و پرپیشینه این قوم است که اکنون رواج چندانی ندارد. این آئین سنتی که همزمان با مسابقات کورس سوارکاری و قبل از شروع مسابقات اصلی به صورت آئینی برگزار می شود تا شمه ای از فرهنگ کهن ترکمن را به نمایش گذارد.
در این آئین، دو یا چند سوارکار با پوشش ترکمنی و با اسب ترکمن به حرکات نمایشی و آئینی در طول مسافت کورس می پردازند و این آئین سنتی علاقمندان زیادی به خود جذب کرده است. این آئین را از آن جهت «قرمز دون» نام نهاده اند که لباس چابکسوارن قرمز بوده و استفاده از لباسهای محلی ترکمن زیبایی خاصی به این کورس بخشیده است.
همزمان با برگزاری کورس قرمز دون، بخشی ها یا نوازندگان ترکمنی می نوازند و موسیقی و هنر ترکمنی با ورزش سوارکاری که ریشه در فرهنگ ترکمن ها دارد عجین و آمیخته می شود.
قرمز دونها پس از قرار گرفتن در «دپار» یا خط شروع مسابقه پس از آنکه نیمی از مسافت کورس را به حرکات نمایشی و آئینی می پردازند، به صورت رسمی کورس را آغاز می کنند و از بین آنها بک نفر به عنوان قهرمان این کورس معرفی می شود.
طول مسافت کورس قرمز دون بین 1000 تا 1500 متر در نوسان است و در این کورس از اسب های اصیل ترکمنی که امروزه شمار آنها رو به کاهش و نابودی است، استفاده می شود.
قرمز دون، نمادی از آئینهای سنتی و پرپیشینه ترکمن ها بوده که امروز در گذر زمان و در فرآیند دود و دم و ماشینی شدن در حال فراموشی است و تنها در مسابقات سوارکاری یادی و نشانی از آن هویداست.
در عروسی های امروزی ترکمن علاوه بر ترانه های مرسوم (یار یار، یاروجان) ، اجرای حرکات موزون به نام «کوشت دپدی» بسیار رایج است. این رقص ریشه در حرکات موزون قدیمی شمن ها یعنی «ذکر» دارد. این چرخه ی چند قسمتی که بیشتر در گذشته در مناطق غربی ترکمنستان رایج بود ، برای راندن ارواح خبیث انجام می گرفت. همین امر موجب افزوده شدن این رسم به مراسم عروسی گردید.
نام قسمت های مختلف این چرخه به نام های «دیوانه» ، «سدرات» ، «اتورمه غزل» (غزل خوانی درحالت نشسته) و « زمزم » حفظ شده است. امروزه رقص های «اوچ دپیم» و «بیر دپیم» رایج ترهستند.
پس از استقلال كشور تركمنستان رییس جمهوری تركمنستان به منظور احیای رسم دیرین كشور كه از نسلهای پیش وجود داشته، سال نو را «نوروز» اعلام نمود و هر ساله در 21 مارس، این روز جشن گرفته میشود.
در كشور تركمنستان طبق رسوم قدیم و جدید، دو بار در سال جشن سال نو گرفته میشود. یكی از جشنها با استناد به تقویم میلادی كه به تأیید سازمان ملل به عنوان جشن بینالمللی (سال نو) شناخته میشود. دیگری برگزاری «عید نوروز» به نشانه احیای دوباره آداب و رسوم دیرینه مردم تركمنستان است. این عید كه سالهای سال در این سرزمین دوام داشته باعث شكوفایی آداب و رسوم دیرینه میشود.
اگر نگاهی به تاریخ برگزاری این عید بیاندازیم، میبینیم كه ریشه آن به قرنها پیش برمی گردد. قبل از اسلام نیز این عید وجود داشته است، اما با آمدن اسلام و تأثیری كه ایندین بر تكامل انسانها داشته، عید نوروز كاملتر شده و رواج پیدا كرده است.
ضمناً بیاساس نیست كه «ملك شاه» - پدر سلطان سنجر- اثر نوشته شده توسط عالم و دانشمند بزرگ شرق «عمر خیام» (1048 تا 1131 م) را «نوروزنامه» نام نهاد.
عروسی ترکمن ها پر از رمز و راز است که به دوران های قدیمی زندگی آنها بستگی دارد. مراسم ازدواج در گذشته تا حدودی متفاوت تر از مراسم عروسی در حال است. ازدواج ترکمن ها در گذشته چندین مرحله داشته که عبارتند از:
مرحله اول، تصمیم گرفتن پدر و مادر و جلب موافقت پدر عروس که به آن «سوزآتمک»، یعنی اطلاع دادن می گویند. البته این مرحله بدون اطلاع داماد صورت می گرفته است.
مرحله دوم، تعیین وقت ساعت مناسب برای عروسی و آمدن دسته ای از زنان قبیله داماد به خانواده عروس که آن را «دوزدادرمگ / شیرینی رد کردن» می گویند.
مرحله سوم، تعیین شیربهای عروس مشکل ترین مرحله عروسی است که به عهده یاشولی های طایفه داماد می باشد.
در گذشته علاوه بر شیربها، مال اندرونی نیز به مادر عروس می دادند. که گاهی به آن «اتاقه بوریگ» نیز گفته می شد. یموت های چاروا قسمت اعظم شیربها را به صورت مال (گوسفند، گاو، قوچ، شتر) می پرداختند. ولی یموت های چمور به صورت پول نقد که در سال های مختلف فرق می کرد، می پرداختند
گاهی ترکمن ها به خاطر برآورده شدن نذرشان و یا هر توفیق دیگر، دوست و آشنا را به خانه خود دعوت می کنند. در این روز ریش سفید ها و روحانیون و افراد عادی همه جمع اند. غذا معمولا چکدرمه غذای سنتی ترکمن است.
در پایان صرف غذا، یکی از آخوند ها یا یکی از قاریان قرآن، آیاتی از کلام خدا را تلاوت می کند و دیگران برای قبول این مجلس در درگاه خداوند «آمین» می گویند. این نوع طعام را که فقیر و غنی در آن شرکت دارند، الله یولی می گویند.
ماه مبارک رمضان، ماه آموزش، دعا فضیلت را در دوران کودکیمان با شور و شوق خاصی انتظار می کشیدیم. بزرگانمان این ماه را «اون بیر آینگ سلطانی» (سلطان یازده ماه) و یا «برکت رحمت آیی» (ماه برکت و رحمت) می نامند. ماه مبارک رمضان، ضیافت پر شکوه الهی است، مسلمانان اقصی نقاط جهان از پیر و جوان در این ضیافت الهی شرکت می کنند.
در این ماه مبارک، مسلمانان نقاط مختلف آیین ها و مراسم خاص خود را بر پا می کنند، در این وجیزه به آداب و رسوم ترکمن ها در این ماه پر فضیلت می پردازیم. در گذشته این مراسم از غنای ویژه ای برخودار بوده است و مردم با شور و شوق خاص آنرا اجرا می کرده اند
هرچند شب قدر دقیقاً مشخص نشده است ولی در بین تركمن ها از قدیم الایام و با استناد به شواهدی که فقهای ترکمن بیان میکنند، این مراسم در شب بیست و هفتم ماه مبارك رمضان برگزار میشود. تركمنها معتقدند كه در این شب، دو پیامبر الهی یعنی حضرت خضر و حضرت الیاس ظاهر میشوند و هركس با آنها برخورد كند، خوشبخت میشود.
تركمن ها برای این شب خجسته، برنامه ها و مراسم هایی را هم تدارك می بینند كه بیشتر به جشنی بومی- مذهبی می ماند. آنها این شب را همچون عیدی بزرگ پاس می دارند و به میهمانی و شب نشینی و شادی می پردازند.
هرچند شب قدر دقیقاً مشخص نشده است ولی در بین تركمن ها از قدیم الایام و با استناد به شواهدی که فقهای ترکمن بیان میکنند، این مراسم در شب بیست و هفتم ماه مبارك رمضان برگزار میشود. تركمنها معتقدند كه در این شب، دو پیامبر الهی یعنی حضرت خضر و حضرت الیاس ظاهر میشوند و هركس با آنها برخورد كند، خوشبخت میشود.
تركمن ها برای این شب خجسته، برنامه ها و مراسم هایی را هم تدارك می بینند كه بیشتر به جشنی بومی- مذهبی می ماند. آنها این شب را همچون عیدی بزرگ پاس می دارند و به میهمانی و شب نشینی و شادی می پردازند. زنان تركمن از شب های قبل برای این شب، سفره ی مخصوصی پهن کرده و بر آن آجیل، میوه، شیرینی و نوعی شیرینی خانگی به نام «بیشمه» و آرد گندم به نام «قاوورداق» و «تالخان» و سمبوسهی گوشتی به نام «بؤرک» میگذارند. معمولا تركمن ها همه این خوردنی ها را به اضافه فرنی، سر سفره می نهند و منتظر مهمانان خود می مانند.
در همین شب نشینی هاست كه دست به دعا بر می دارند و درد ها و حاجت هاشان را زمزمه می كنند. آنها بر این باورند كه در این شب خضر و الیاس، در میان زمینیان در گردش اند و به هر كس بر خورند، دعایش را برآورده می كنند. این انگاره افسانه آمیز باعث می شود، همه برای بیدار ماندن و دعا كردن مشتاق باشند. علاوه بر این تركمن ها معتقدند در این شب تمام آب های شور دنیا ، شیرین می شوند. مطمئنا این انگاره ثابت نشده است اما با این همه نشانگر عمق اعتقادات محكم مردم و علاقه و پیوندی ست كه با این شب دارند.
«یا رمضان آیدیم لاریم» شاخه ای از ادبیات شفاهی ترکمنی است که سالی یکبار آن هم در ماه مبارک رمضان توسط گروهی از کودکان و نوجوانان اجرا می گردد.
در بین همه ی مسلمین جهان ماه مبارک رمضان به عنوان ماه نزول قــرآن و ماه مهمانی خدا از احترام ویژه ای برخوردار است. شب های قدر در این ماه از طرف بزرگسالان فرصتهای مغتنمی شمرده که حتماً باید با شب زنده داری و با خلوص نیت ارتباط معنوی با خالق جهان و جهانیان بر قرار نموده و با ابراز عبودیت و بندگی در پیشگاه پروردگار، طلب آمرزش نمایند و از طرف دیگر کودکان و نوجوانان نیز در شب چهاردهم این ماه به صورت گروهی خانه به خانه می گردند و اهالی خانواده که از قبل منتظر آمدن آنها هستند به استقبالشان آمده به اشعاری که توسط سرپرست گروه خوانده می شود گوش فرا می دهند و در پایان هر بند از اشعار، همراهان با گفتن دسته جمعی کلمه ی «الله» جواب می دهند.
_ السّلام و علیکم یاتان کیشی لِر
کیرپیگی- کیرپیگنه باتان کیشی لِر
نماز اوْقاب روزه توُتان کیشی لِـر
محمّد امّتی یا رمضان
الله ...
آئین "آق آش یا آق قوین" از بهترین و متداول ترین آئینهای رایج در بین ترکمنها که جشن 63 سالگی یا جشن همسن شدن با پیامبر گرامی اسلام، از آئینهای سنتی و دیرینه بوده که هنوز نیز در گوشه و کنار استان گلستان و در بین قومهای مختلف این استان رواج داد.
این آئین به نامهای آق آش و یا آق قوین معروف و مرسوم بوده و عشق و اردات قوم ترکمن به پیامبر گرامی اسلام و دین مبین اسلام را نمایان می سازد و برگزاری این جشن برای قوم ترکمن نوعی افتخار و اردات به نبی مکرم اسلام به شمار می آید.
اجرای این آئین نشانه ای از احترام گذاشتن به سالمندان بوده و در گذشته بیش از دوران کنونی رواج داشته و طی سال با رسیدن هر فرد ترکمن به سن 63 سالگی شاهد برگزاری این جشن سنتی و آئینی در گوشه و کنار گلستان بوده ایم.
نهمین ماه از تقویم هجری قمری، ماه مبارک رمضان است. این ماه را عرب ها «شهر (ماه) الصیام» یا «شهر الرمضان»، ترکها «اوروج» (یا احتمالاً «عروج») و ترکمنها «اورازا» (احتمالاً تغییر یافتهی کلمهی «روزه» است) و یا «رمضان» مینامند.
ترکمنها به لحاظ کثرت آداب و رسوم در زندگی روزمره، دارای فرهنگی بسیار غنی هستند. این مردم به خاطر داشتن پیشینهی فرهنگی بسیار قدیمی، تقریباً برای هر مناسبتی مراسم خاصی دارند. یکی از این مناسبتها، ماه مبارک رمضان است. فرا رسیدن این ماه باعث خوشحالی هر فرد ترکمن میشود و به خاطر همین نیز سنتها و مراسم ویژهای نیز برای آن دارند که در این مقاله سعی شده است به ذکر هر کدام از آنها پرداخته شود.
ماه مبارک رمضان در میان ترکمنها از جایگاه والایی برخوردار است. در این ماه ترکمن ها، از مرد و زن تا پیر و جوان و نوجوانان، با شور و شوقی عجیب، غیر از برجای آوردن فرایض، در تمامی مراسمی که ویژهی این ماه برگزار میشود، شرکت میکنند.
برای پی بردن به جایگاه والای این ماه در بین ترکمنها، به بیتی از شاعر بزرگ و بنیانگذار ادبیات ترکمن یعنی مختومقلی فراغی اشاره میکنیم. این سخنور بزرگ ترکمن در یکی از شعرهای خود در بارهی جایگاه والای این ماه مبارک چنین نوشته است:
ییل نگ دؤرت پاصلیندا، اون ایکی آیدا
رمضان دیرلر آیینگ یاغشی سین
ترجمه:
از بین چهار فصل سال و دوازده ماه
رمضان میآید و آن بهترین ماه است.
مرثیه خوانی مخصوص مجالس عزاداری است و در اصطلاح محلی به آن «تاوش» نیز می گویند. گرچه اشعار مربوط به مرثیه خوانی با حزن و اندوه همراه است، اما این نوع شعر ضمن داشتن ظرافت و جوهر شعری، از محتوای غنی برخوردار هستند. در این نوع اشعار که توسط زنان عزادار و سوگوار، بطور انفرادی و هم دسته جمعی خوانده می شود اغلب اشعار دوبیتی بکار می رود و پایان هر دو بیتی نیز به ای وای ختم شده و آخر سر نیز به گریه و شیون دسته جمعی منتهی می گردد.
با نگاهی به محتوای اشعار مرثیه خوانان بخوبی می توان دریافت که زن عزادار چه نسبتی با متوفی دارد و او چگونه و در چه سنی وفات یافته است. آرمینوس سیاح اروپایی که در قرن نوزدهم به آسیای میانه سفر کرده است در کتاب خود راجع به مرثیه خوانی زنان ترکمن مطالبی یاد می کند و اینطور می نویسد.
«زنها که در محوطه تنگ چادرها چهار زانو نشسته و خود را موظف می دانند بطور دسته جمعی فریادهای جگر خراش بکشند و اشک بریزند در عین حال از شانه کردن پشم و چرخاندن دوک نخ ریسی یا انجام دادن کارهای دیگر خانه دست بردار نیستند ... »
این مساله نقش، زنان ترکمن را در تولید و اقتصاد خانواده بخوبی نشان می دهد. بهرحال در مرثیه خوانی، زنان ترکمن احساسات درونی و قلبی خود را در قالب اشعاری ظریف و زیبا بیان می کنند و در تمام این اشعار نیز از اخلاق نیکو، مردم داری سخاوت و مردانگی و بطور کلی از خوبی های متوفی سخن به میان می آید و در آخر نیز آرزو می کنند که او با ایمان از دنیا رفته باشد و در آن دنیا بهشت نصیبش گردد.
در اینجا چند بیت از این اشعار با ترجمه نقل می گردد.
ترکمن ها در نامگذاری فرزندان خود آداب و رسوم خاصی دارند و بطور کلی تولد نوزاد، شادی و شعف را به همراه می آورد. موقع زایمان زنان فامیل و بچه ها گوش به زنگ و منتظر صدای قابله محلی می مانند (امروزه با توجه به پیشرفت سطح زندگی و توجه به سلامت کودک و مادر، کودک در بیمارستان و تحت نظر پزشک متولد می شود) و به محض دریافت خبر تولد فرزند این خبر را به نزدیکترین افراد خانواده برسانند و انعام و مژدگانی بگیرند، در این وقت اگر نوزاد پسر بدنیا بیاید، قابله محلی مژده می دهد و می گوید: «بیر یمرق نگز آرتدی» یعنی یک مشت به نیروی خانواده و طایفه اضافه شد و اگر نوزاد دختر باشد می گوید: «بایی دنگیز» یعنی ثروتمند شدید، آنگاه پس از شستشو دادن فرزند بلافاصله روحانی محل دعوت می کنند تا بیاید و در گوش این نوزاد اذان بگوید و اعتقاد دارند که نوزاد باید برای اولین بار بانگ الله اکبر را بشنود و آنوقت آرزو می کنند که یک مسلمان معتقد و با ایمان از دنیا برود. از طرفی خبر رسانان که گوش بزنگ تولد فرزند بودند پس از دریافت این خبر از قابله، بلافاصله به این طرف و آن طرف روان می شوند تا مژدگانی دریافت کنند.
بهر حال از طرف پدر و مادر بزرگ و عموها و خاله ها و ... هدایایی (معمولا مبلغی پول) به خبررسانان داده می شود. آنگاه فامیل ها با پختن نان و شیرینی مخصوص (بیشمه) و هدایای لازم از جمله لباس، پارچه، وسایل بازی کودک، پول و غیره نزد مادر و نوزاد می آیند و آنوقت بلافاصله زنان مهمان سکه های پول و نقل و نبات به میان جمعیت می ریزند و همه شادی می کنند.
بچه های محل، بخصوص همسایه ها در مقابل در خانه بازی می کنند و به محض اینکه یکی از فامیل برای تبریک گفتن می آید، با شور و شوق تمام داخل اتاق نوزاد می آیند و منتظر گرفتن سکه های پول و نقل و نبات می مانند. وقتی که این افراد به داخل اتاق نوزاد آمدند، اول بار، ضمن ریختن سکه های پول بین بچه ها و دیگران شادی کنان تبریک می گویند و همه خوشحالند، آنگاه زن مهمان روسری را از سر نوزاد کنار می زند و صورت او را می بیند و چند بار به حالت تبرک به پیشانی و سر نوزاد دست می زند، آنوقت نوزاد اگر پسر باشد می گوید: «صالخی سندان بولسن – یاشی اوزاق بولسن» (یعنی از صالحان باشد- عمرش طولانی باشد) اما اگر نوزاد دختر باشد می گوید: « باختی آچیق بولسن- یاشی اوزاق بولسن» (یعنی بخت و اقبالش بلند باشد- عمرش طولانی باشد.)
ازدواج و تشکیل خانواده در بین همه ی ملل مخصوصاً در بین مسلمانان جهان، به عنوان سنّت رسول الله از قداست و احترام خاصی برخوردار است و طبیعتاً صاحبان عروسی دوست دارند این مراسم را به خوشی و شادی برگزار کنند. «اؤلنگ» به عنوان قسمتی دیگر از ادبیات شفاهی و با توجه به فرهنگ و خصوصیت ویژه قومی به این نیاز ترکمن ها پاسخ مثبت می دهد. این مراسم در دو خانواده که به سبب وصلت فرزندانشان با یکدیگر خویشاوند سببی می گردند اجرا می گردد. روزی که قرار است عروس را به خانه ی بخت ببرند عدّه ای از زنان از طرف عروس و عدّه ای از جوانان از طرف داماد در دو گروه جداگانه و کاملاً جدا از هم در مقابل هم قرار گرفته شروع به خوانندن «اؤلنگ» می کنند و این کشمکش و مسابقه ی شاعرانه تا بدانجا ادامه می یابد که نهایتاً طرف عروس باید که مغلوب گردد تا مجبور شوند عروس را تحویل دهند. بدیهی است اشعاری که در اؤلنگ خوانده می شوند عمدتاً طنز گونه، ظریف و شادی آفرین است و ناظران مسابقه (کودکان، پیرزنان و پیر مردان) را نیز به وجد و هیجان وا می دارد. در آخر مصرع دوم هر بیت از دو بیتی هایی که در اؤلنگ خوانده می شود کلماتی چون «یار ... یار»، «های اؤلنگ، های- های اؤلنگ»، «لِـیران» آورده می شود.
مثال:
شــادلیـــق اوچــیــن اؤلنـگی ........... باشلاغــایلی یــــار- یـــــار
قـیـز- گلیــن لنگ گــؤونیـنی ............ خــوْشـلاغـایلی یــار- یـــار
قـنـــد و شـــکـر ازیـلمــیــش ............ دهـــــــانیــنــدا لِـــــیـــران
چهار طرافدان دوست گلـسیـن ......... تــوْی دوُر بـوُگـﯚن لِــیران
اؤلنگ – اؤلنگ های اؤلنگ .............. اؤلنگ کــؤپدﯚر یــار- یــار
اؤلـنــگ آیــدار دیـلـینـــگــدن ............ بیــرجه اؤپـدیـر یــار- یــار
در میان رقصها و آوازهای تركمنان مشهورترین و ریشه دارترین رقص، رقص ذكر خنجر است. ذكر خنجر، یك نوع نمایش هنرى رایج در بین تركمنهاست و مثل بسیارى از بازیهاى محلى و بومى، ریشه در گذشته دور دارد. این رقص كه بطور دسته جمعی و با لباس سنتی و خنجر بر كمر صورت می گیرد، حالتی ذكر گونه دارد و برداشتی است عارفانه از حالت و جذبه صوفیان. این رقص بصورت دسته جمعی توسط مردان صورت می گیرد.
در بین تركمنها ضرب المثل معروفی هست كه میگوید: «ییلینگ گلهنی نوروزدان بللی» یعنی نوروز فرا رسیدن سال نو را نوید میدهد. این ضربالمثل نشانگر اهمیت والای عید نوروز در بین تركمنهاست. نوروز، رسم و آئینی كهن و از دوران پیش از تاریخ در میان مردم ایران منجمله تركمنها نیز شناخته شده بود. نوروز با طلوع خورشید در نخستین روز بهاری آغاز و به عنوان"تأزه ییل" جشن گرفته میشده است. جشنها و اعیاد در بین تركمنها به مناسبتهای گوناگون از ویژگیهای خاصی برخوردارند و میتوان آنها را به چند دسته تقسیم كرد:
1- اعیاد تاریخی مانند عید نوروز
2- اعیاد دینی و مذهبی مانند عید قربان، عید فطر، میلاد رسولالله (ص) كه در آن به ضیافت و مولودخوانی میپردازند، جشن"آق آش" به هنگام رسیدن به سن مبارك پیامبر اكرم(ص) یعنی شصت و سه سالگی
3- جشن فصلی و دهقانی مانند "جشن گندم"
4- جشنهای خصوصی و خانوادگی مانند عروسی، تولد نوزاد، ختنهسورانی، بازگشت از زیارت خانه خدا و ...
مردم تركمن از دیر باز نمایشگر بسیاری از آداب و رسوم و مردمی بوده كه در طول حیات این مردم با آنها همراه بوده است. در باز خوانی هریك از این آداب و رسوم ما با نوع زندگی، تمایلات آرزوها و نوع نگرش آنها با اجتماع و جامعه آشنا می شویم.
قونگشی اوقارا (ظرف همسایه) از آن آداب و آیینی است كه سالیان سال با زندگی مردم تركمن همراه و همگام بوده است بدون شك جلوهای زیبا از همسایه داری بین تركمن هاست. ما زمانی به عمق و فلسفه قونگشی اوقارا یا ظرف همسایه پی می بریم كه جایگاه همسایه در اعتقادات تركمن را بدانیم و هرگاه اشعار شاعران تركمن را ورق می زنیم متوجه می شویم كه بخشی از اشعار شاعران بزرگ تركمن همچون مختوم قلی، مسكین قلیچ و كمینه به موضوع همسایه و همسایه داری اختصاص یافته است.
مختوم قلی می گوید: قبل از آنكه در اوبه ای مسكین گزینی به فكر همسایه ات باش. یا بخشی از ضرب المثل ها و افسانه های تركمن به موضوع همسایه و همسایه داری مربوط می شود. تركمن ها ضرب المثلی دارند كه به این مضمون: «در قیامت از همسایه داری ات و از همسایه ات می پرسند.» پس وجود آیین قونگشی اوقارا حكایت از این فرهنگ ریشه دار سنتی دارد.
در نزد تركمن همسایه برادر است، چون برادر است در مقابل برادرت وظیفه ای داری باید صله رحم را به جای آوری و از آنچه كه می خوری مقداری را باید به خانه او ببری. و تركمن به این فرهنگ سالهاست كه آشناست و ریشه در اعتقاداتش دارد. همسایه بدون قونگشی اوقارا برای او قابل تصور نیست.
به راحتی نمی توان عرصه ای از زندگی را نام برد که موسیقی در آن نقشی مهم نداشته باشد. از روزگاران قدیم، موسیقی از بدو تولد تا پایان زندگی مونس انسان بوده است. در طلوع تمدن، سرودخوانی هم به اندازه ی محاوره ی معمولی اهمیت داشته است و علاوه بر آن در دوران گذشته معتقد بوده اند که ارواح طبیعت، زبان سرود را بهتر می فهمند. برای نیاکان ما معاشرت با ارواح زمین و آسمان، حامیان و پیران محصول کشاورزی و پیشه های دیگر به اندازه ی معاشرت با هم قبیله ای ها اهمیت داشته است.
در گذشته، سرودهای عامیانه در تار و پود فعالیت های مادی و عملی انسان، در کار و آیین و سنت هایش تنیده و به نوعی قالب زندگی تبدیل شده بود. یکی از آداب قدیمی ترکمن ها «سویت قازان» است. در جهان بینی ترکان قدیم، سویت قازان، ارباب و حامی دام های اهلی بود و می توانست با کمک سنگ باران موجب بارش باران شود. به مرور زمان سرودهای درخواست باران اهمیت خود را از دست داد و از آن زمان این ژانر به سرود بازی کودکانه تبدیل شده است.
مسكن به عنوان مهم ترین نیاز بشر از بدو خلقت تاكنون مطرح بوده است. انسانهای اولیه بر حسب غریزه خود غارها را به عنوان مسكن و جان پناه در مقابل تغییرات جوی و فصلی از قبیل سرما، گرما، بارش برف و باران و وزش بادهای شدید و در امان ماندن از حملات حیوانات درنده انتخاب نمودند. بیشتر شدن جمعیت، انسان را مجبور به تفكر كرد تا بتواند مشكل مسكن خود را با استفاده از چوب درختان و سنگ ها تا حدودی برطرف نماید. گسترش جمعیت و پراكنده شدن انسان ها در موقعیت های جغرافیایی مختلف ذهن انسان را بر آن داشت تا با توجه به موقعیت اقلیمی منطقه مسكونی متناسب با شرایط آن منطقه بسازند. با بیشتر شدن جمعیت انسان ها قومیت و طوایف مختلف نیز بوجود آمدند.
به یکی دیگر از شاخه های ادبیات شفاهی که به اعصاری بسیار دور مربوط می باشد و به زبانی ساده و درخور فهم عموم بیان گردیده، «هوودی» گفته می شود.
هوودی، ترانه ای است با صدایی دلنواز که عمدتا در کنار گهواره برای نوزادان و نونهالان خوانده می شود و همراه با حرکت یکنواخت گهواره، در ایجاد آرامش روحی و خوابی راحت برای کودکان تأثیری به سزا دارد.
عشق و علاقه ی وافر پدران و مادران به فرزندان و دلبستگی شدید خواهران، برادران و سایر اقوام به کودکان و آمال و آرزوهایی که برای فردای دلبند خود دارند، همه و همه در «هوودی ها» متجّلی می گردد.
چون در آخر هر بند از اشعار هوودی، کلمات «هووا- هوو»، «هووأ- هوو»، «هِـی یا- هِـی» چند بار تکرار می گردد به این شاخه از ادبیات شفاهی «هوودی» گفته شده است. برای مثال:
هنر پوشیده لباس یكی از اشكال فرهنگ ملی می باشد. در حقیقت به لباس ملی به عنوان یكی از منابع جهت مطالعه تاریخ و فرهنگ ملل و همچنان ارتباط آنها با دیگر ملل نگریسته می شود. در لباس تركمن هایی كه در حاشیه رودخانه آمودریا یعنی در بعضی از بخش های استان لباب همچون سردار آباد، قاراشسیزلیق، قالكینیش، فاراب و برخی روستاهای بخش ساكار كشور تركمنستان زندگی می كنند، ویژگیهای خاصی وجود دارد كه در دیگر مناطق تركمنستان نمی توان مشاهده نمود.
یكی از این پوشش های ویژه، « لچك » است كه زنان به سر می كنند. « لچك » نوعی پوشش است كه با در نظر گرفتن خصوصیات سنی، وضعیت اجتماعی زنان و خدماتی كه آنها به عنوان مادر انجام داده اند و به مناسبت مادر بزرگ شدن، بر سر گذاشته می شود.
هر مادر به هنگام تولد نوه اش لچك انداختن به سر دختر خود را به این معنی كه « دخترم؛ رسیدن به مادر بزرگی برای تو میسر شد» برای خود وظیفه ای مقدس می دانسته است. بعضی از مادرها پس از آنكه تولد اولین فرزند دخترش و یا تولد چند فرزندش، لچك بر سر او كرده و آرزو می كرده اند كه مادر بزرگی نوه دار و نبیره دار شود. هر مادر از اینكه نتواند بر سر دخترش لچك بگذارد و با این نقیصه از دنیا برود، بسیار ترسیده است.
هودی یك واژه مركب است و از دو ماده «هو» + «دی» مشتق شده است. هو به معنای خدا و دی فعل امر از مصدر گفتن، به معنی بگو می باشد. هودی یك اثر ادبی و در ردیف ادبیات شفاهی زنان و كودكان تركمن به شمار می رود.
هودی، آوای آرامش بخش كودكان است كه از درون مادران دلسوز تراوش می كند. هودی، نغمه دل انگیزی است كه كودكان را درون گهواره، به دنیای سكوت و آسایش سوق می دهد. در طول تاریخ حیات تركمن ها، هودی مادران دلسوز، با آهنگی زیبا و دلنشین، همواره در سر تاسر دشت سرسبز تركمن صحرا طنین انداز بوده است. هر كودكی با شنیدن نوای دلنواز هودی، شیون را فراموش می كند و با لبخند ملیحی بر لب، به خواب آرامی فرو می برد.
آوای هودی، نه تنها كودكان بلكه بزرگسالان را تحت تاثیر قرار می دهد و آنان را نیز در آرامش وصف ناپذیری فرو می برد. چنانچه تاملی در درمان هودی داشته باشیم، به آرزوها و حدیث نفس مادران تركمنی پی می بریم كه همواره برای كودكان خود بهترین ها را خواسته اند. آهنگ هودی ریتم خاصی دارد. همگامی كه كودك شیون آغاز می كند، در ابتدا مادر، با صدای بلند شروع به خواندن هودی می كند. رفته رفته كه از ناله های كودك كاسته می شود مادر نیز صدای خود را قدری پایبن تر می آورد. تا جایی كه پس از خفتن كودك به یك زمزمه زیر لب تبدیل می شود.
هودیها از انواع مختلف تشكیل یافته اند كه هر یك، مزامین خاصی دارند. مهمترین مفاهیم هودی عبارتند از:
ستایش مادر از فرزند
آرزوی درونی مادر
چگونگی تربیت مادر
دعا برای كودک
اندزهای اخلاقی و …
در ذیل، نمونه ای از هودی در بیان تمجید و ستایش مادر از كودک آمده است:
منینگ گولیم آی یالی
آیا گونه تای یالی
آغزیندن بیر سوز چیقسا
شكر آتیلان چای یالی
ترجمه:
كودك گل من همچون ماه زیباست همتای ماه و خورشید است آنگاه كه به سخن در
می آید سخنانش همچو چای شیرین است.
هـودی هـودی هـودی هو
هودی بالام هودی هو
دكــور دوور آت گلـیـــار
چیكینگ گور ونگ كیم گلیار
منینـگ بالام خان گلیــار
قانچیسیندان قان دامیپ
یـالیغنـدان یـاغ دامیــپ
آتلاری آتار قوشدان
قانـات لاری كـومیش دن
آتلا تارا آتلا تارا
آت لاری هایبات لانار
آتلانار آوار گیدر
سوغون لی داغا گیدر
سوغون آتار یولونگا
قانی دانار دونینگا
یاداپ آشیب گلنده
نأنه نگ قربان جانینگا
هودی هودی، هودی هو
هودی بالام هودی هو
ترجمه
اسب به تاخت در حال نزدیك شدن است. بنگرید چه كس می آید. فرزند مهتر من می آید. از مهمیزش خون می چكد. از دستارش روغن می چكد. اسبش پرنده، بالهایش از نقره، مهیا شده و سوار اسبش شكوه خاصی پیدا می كند. اگر به سیمای چو گل فرزندم، آفتاب بتابد، آسمان دلش ابری می شود. با اسبش به شكار می رود. به كوهی می رسد كه در آنجا گوزن وجود دارد. گوزنی شكار می كند. هنگامی كه خسته از شكار باز می گردد، مادر، قربان صدقه اش می رود.
شب قدر، كه در میان ترکمن ها به قدر گیجه معروف است و نكوداشت این شب یكی از مراسمی است كه تركمن ها با شور و شعف بسیار، نسبت به برگزاری آن اقدام می كنند. هر چند شب قدر دقیقاً مشخص نشده است ولی در بین تركمن ها از قدیم الایام و با استناد به شواهدی خاص این مراسم در شب بیست و هفتم ماه مبارك رمضان برگزار می شود.
تركمن ها معتقدند كه در این شب دو پیامبر الهی یعنی حضرت خضر و حضرت الیاس ظاهر می شوند و هركس با آنها برخورد كند خوشبخت می شود. در این شب كه برای تركمن ها بسیار مقدس است زنان در خانه بیشمه (نوعی شیرینی خانگی)، بورك (نوعی سمبوسه) و سایر مأكولات از قبیل نان برنجی و فرنی می پزند و سفره پهن كرده و شب نشینی می كنند.
در این شب همه به دیدار همسایه ها و خویشاوندان می روند و نذری می دهند و همچنین بعد از نماز عشا و تراویح هر كس در خانه خودش نماز شب قدر را هم می خواند. در این شب همچنین برای نوعروس یا دختری كه تازه نامزد شده از طرف خانواده داماد هدیه ای برده می شود كه به آن «قدر ایمش» می گویند و نشانگر اهمیت و ارزش این شب نسبت سایر شب های سال است. تركمن ها در قاموس بومی و اعتقادی خود، این هدیه بردن برای نو عروس را خوش یمن و برای زندگی آن زوج، مبارك می دانند. چرا كه این شب، شب نزول قرآن است.
كودكان هم در این شب به یاد ماندنی سال، به اجرای بازی های محلی می پردازند، که معروف ترین این بازیها «آی ترک – گون ترک» می باشد که ریشه در ادبیات فولکور مردم ترکمن دارد.
يکی از آداب و رسوم ارزشمند ترکمن ها در ترکمنستان، احترام به سفره و نان است. در اکثر موارد در اين کشور، در باره ی «سفره» اصطلاح روسی «سِوِتوی» يعنی جايگاه پاک و با ارزش را بکار می برند، زيرا نعمت خدا يعنی نان در آن قرار می گيرد. آنها پا گذاشتن روی سفره را بی احترامی بزرگی می دانند. در مراسم استقبال از مقامات و روسای جمهور کشورهای خارج در اين کشور نيز اين موضوع رعايت می شود. به اين ترتيب که در بدو ورود مهمان عالي مقام، استقبال کنندگان قرصی نان و ظرف کوچکی از نمک را در يک سينی گذاشته و مقابل مهمان می گيرند. رسم بر اين است که مهمان، اندکی از نان را می کند و آن را می خورد. به نظر می رسد اين امر ـ که سنتی اجدادی است ـ برای نمک گير کردن مهمان صورت می گيرد؛ به اين معنی که کشورها به تعهداتشان وفادار باشند و احياناً به اين کشور خيانت نکنند.
ترکمن ها در مراسم سویت قازان به رهبری آخوند یا طلبه ی محل به دو گروه می شدند و بعد از نماز عشا بر در خانه ها می رفتند و اشعاری مبنی بر طلب باران به شرح زیر و با آواز می خواندند:
سوگواری زنان مخصوصا در هفت روز اول همراه است با گریه و زاری و خواندن اشعاری در رثای متوفی که به «یاث قوشغی لار» معروف است. یاث قوشغی لار انعکاس احساسات و عواطف زنانی است که با متوفی نسب فامیلی یا رابطه ی خانوادگی بسیار نزدیک دارند. اینک نمونه هایی از آن نقل می شود:
حضرت شیخ محمد غوث در کتاب جواهر الخمیس خود گفته است: هر ساله سیصد و بیست هزار بلا در آخرین روز چهارشنبه ماه صفر نازل می شود. آن روز یکی از دشوارترین روزهای سال است. به همین خاطر ترکمن ها به آن روز « قره چهارشنبه » می گویند.
هر کس در آن روز چهار رکعت نماز خوانده و در هر رکعت بعد از سوره حمد، 17 بار سوره الکوثر، 3 بار الاخلاص، 1 بار الفلق، 1 بار الناس را بخواند و بعد دعای مخصوص آن روز را بخواند، خداوند متعال جان و مال و اهل و اولاد آن شخص را از جمیع آفات و و بلیّات در امان نگه خواند داشت.
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ترکمن صحرا و آدرس torkemansahra.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.